تاریکی
نشستم تو اتاق کنار شارژر... همه جا تاریکه...
چند روزه درس نمیخونم، این به این معنی نیست قبلش مثل آدم درس میخوندم، نه! فقط چند روز بود که قشنگ شروع کرده بودم که اونم دیگه نشد... فقط از شدت استرس پر خوری میکنم.. میترسم رو ترازو برم..
تقریباً یک ماه مونده به ارشد، نمیدونم بشه یا نشه... نمیدونم بتونم درس بخونم یا نه... ولی اگه بشه خوب میشه!
من باید حتما ارشد بخونم... امسال نشه سال دیگه...
راستی به مامان هم گفتم تا ارشد اجازه نده کسی بیاد.. اصلا حوصله آدم جدید و استرس و فکر و خیال ندارم... الان اونا هم فکر میکنن مثل خر دارم درس میخونم :/
دیگه اینکه غمگینم، هی خاطرات گذشته ذهنم میاد، مثل روزهایی که رفتم برا روانکاوی...
هیچ، اون موقع این خاطرات به ذهنم نیومده بود :)
ته دلم حس سنگینی دارم، گریه هم خوبه...
لعنت به هورمون ها... لعنت به تنهایی..
- ۰۲/۱۰/۲۷
سلام. یکی از ویژگی های کسی که برای آزمونی میخونه، اینه که زیادی به وضعیت خودش احاطه داره و بقولی زیاد خودشو میشناسه. بنابراین فکر میکنه خیلی گند زده و نفر اخر میشه. اگر عینک یا تکنولوزس ای داشتیم که باعث میشد بقیه روهم به اندازه س خودت بشناسی، قطعا تتسجه خیلی فرق میکرد و متفاوت تر بود دیدگاهت.
بنابراین، مطمئن باش اکثر رقباهم در وضعیت مشابهی هستند. دیگه بزرگ شدین و همه دغدغه های خودشون رو دارن و مثل کنکور نیست که یکنفر بتونه مطلقا درس بخونه . دغدغه ی ازدواج، کار، قسط، مکان و.. برای همه هست.
بنابراین تا روز آخر ادامه بده و مطمئن باش همین لحظاته که همه ول میکنن. چوستشو کندی رسیده به دمش. بهکندن پوست دمش ادامه بده